پند دادن پدر مجنون را و جواب گفتن مجنون به پند پدر


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 13 آذر 1394
بازدید : 219
نویسنده : جاذبه وب

نظامی

در این بخش از داستان لیلی و مجنون حکیم نظامی چکیده افکار و عمده ی باور های خویش را از زبان پدر مجنون

 و متقابلا از زبان خود مجنون در جواب به پدر در قالب نصیحت و جوابیه آن بیان می دارد که در عین سادگی بی

مانند مملو است از زیبایی های ادبی و امثال و حکم و مثل سائره که سادگی الفاظ آن در کنار عمق مفاهیم بلند

آن از ویژگی های ممتاز سه پیشوای بزرگ شعر و ادب ایران سعدی و نظامی و فردوسی است . پدر مجنون با

دیدن وضعیت روحی و جسمی فرزند عمامه از سر افکنده و زبان به پند او می گشاید . حال ادامه داستان از زبان

 فاخر نظامی ....

چون دید پدر به حال فرزند

آهی بزد و عمامه بفکند

نالید چو مرغ صبحگاهی

روزش چو شبی شد از سیاهی

گفت ای ورق شکنج دیده

چون دفتر گل ورق دریده

ای شیفته چند بیقراری

وی سوخته چند خامکاری

چشم که رسید در جمالت

نفرین که داد گوشمالت

خون که گرفت گردنت را

خار که خلید دامنت را

از کار شدی چه کارت افتاد

برای خواندن پایان داستان به ادامه مطلب بروید ....




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جاذبه و آدرس webattraction.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com